به حشر، تن به جهیم افکنم نخستین گام
دل و دماغ رسن بازی صراطم نیست
۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هم در شراب خانه توانی خراب زی / کارش چو از خرابی مستی گذشته است
درباره وبلاگ
گذشته ها
-
◄
2009
(6)
- ◄ 12/13 - 12/20 (1)
- ◄ 07/19 - 07/26 (1)
- ◄ 01/18 - 01/25 (2)
- ◄ 01/11 - 01/18 (1)
- ◄ 01/04 - 01/11 (1)
-
▼
2008
(23)
- ◄ 11/23 - 11/30 (1)
- ◄ 11/16 - 11/23 (3)
-
▼
11/09 - 11/16
(15)
- آفتابا از در میخانه مگذر کاین حریفانیا ببوسندت که ...
- اشارات نظر
- خوش نیست ابتدای سخن با شکایتیوقتی شکایت از تو ندار...
- به من زنگ بزنید
- گور جایی است دنج و زیبااما گمان نمی کنم کسی را آنج...
- حرف های ما نا تمامتا نگاه می کنی، وقت رفتن استآه ....
- جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصالشب فراق نختیم لاجرم ز...
- اگر شما فقط یک ابزار مانند چکش داشته باشید همه چیز...
- .When a woman is talking to you listen to what she...
- رسن بازی صراط
- با بسیاری از زنان می توان خوابید اما با تعداد کمی ...
- خوش به حال غنچه های نیمه باز
- نماز شام غریبان چو گریه آغازمبه مویه های غریبانه ق...
- کسی جز تو نمی بینم
- آسمان برف نه ... زن می بارد
- ◄ 11/02 - 11/09 (2)
- ◄ 09/14 - 09/21 (2)
-
◄
2007
(59)
- ◄ 10/07 - 10/14 (1)
- ◄ 08/19 - 08/26 (1)
- ◄ 08/12 - 08/19 (1)
- ◄ 08/05 - 08/12 (1)
- ◄ 07/22 - 07/29 (1)
- ◄ 07/15 - 07/22 (4)
- ◄ 07/08 - 07/15 (7)
- ◄ 07/01 - 07/08 (7)
- ◄ 06/24 - 07/01 (9)
- ◄ 06/17 - 06/24 (8)
- ◄ 06/10 - 06/17 (8)
- ◄ 06/03 - 06/10 (11)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر