۱۳۸۶ خرداد ۲۵, جمعه

پند

زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
به روز نیک کسان گفت : تا تو غم نخوری
بسا کسا! که به روز تو آرزو مندست
زمانه گفت مرا : خشم خویش دار نگاه
کرا زبان نه به بند ست پای در بندست.

رودکی سمرقندی

دانش

تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از رازدانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هر گونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند
تا بسنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشنست
وز همه بد بر تن تو جوشن ست.

رودکی سمرقندی

اعتراض

صلوات برای سلامتی امیر علی ....
ما کاری به حکم نداریم حکم رو کاغذ مال محکمه س اصلیت حکم مال خداست
که ماُمنش ریخته و گلریزون می کنیم واسه کسی که آزاد می شه از این چار دیواری
که همه دنیا چار دیواریه ....
کرم مرتضی علی یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال و کشیده وژدانش بالاتر از این پولاس که کاغذِ
سلامتی سه تن : ناموس و رفیق و وطن
سلامتی سه کس : زندونی و سرباز و بی کس
سلامتی باغبونی که زمستونشو از بهار بیشتر دوست داره
سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بی ملاقاتی.

مسعود کیمیایی از فیلم اعتراض

چشم

When a woman is talking to you listen to what she says with her eyes.

Victor Hugo


زمانی که یک زن با شما صحبت می کند شما گوش کنید به آنچه آن زن با چشمانش به شما می گوید.

ویکتور هوگو

روشنفکر ایرانی

در مورد روشنفکر ایرانی زیاده از حد ظلم شده است همه خیال می کنند که آنها باید همه کار می کردند، هم رفتگر بودند، هم متخصص مسائل اقتصادی، هم معلم هم مبلغ و هم رهبر سیاسی حتی از داخل سلول انفرادی زندان هم گروههای چریکی راه می انداختند.

غلامحسین ساعدی در گفتگو با نشریه ایرانشهر

۱۳۸۶ خرداد ۲۳, چهارشنبه

عقیده

وقتی عقیده عقده خوانده می شود
و نور چراغ در آب مهتاب

تلقی

و متانت زمین زیر برف
یخ می زند
نان از یتیم خانه می دزدیم
و می فهمیم
دزد
اشتباه چاپی درد است.

عمید صادقی نسب

سکوت سرشار از ناگفته هاست

دلتنگی های آدمی را
باد ترانه یی می خواند،
رویاهایش را
آسمان پر ستاره نادیده می گیرد،
وهر دانه ی برفی
به اشکی نریخته می ماند.

سکوت
سرشار از سخنان ناگفته است.
از حرکات ناکرده
اعتراف به عشق های نهان
وشگفتی های بر زبان نیامده.

در این سکوت
حقیقت ما نهفته است.
حقیقت تو
ومن.

مارگوت بیکل، ترجمه احمد شاملو

۱۳۸۶ خرداد ۲۰, یکشنبه

دزد نگرفته

هر کس ز خزانه برد چیزی
گفتند مبر که این گناه است
تعقیب نموده و گرفتند
دزد نگرفته پادشاه است

ایرج میرزا