یک باغ شکفته در قبایش چه کنی
یک شیر نشسته در صدایش چه کنی
گیرم که از او قبا ربودی و صدا
با خون که چکیده در قفایش چه کنی؟
منصور اوجی
۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه
ارسال شده توسط
Shrabdar
در
۲۲:۰۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هم در شراب خانه توانی خراب زی / کارش چو از خرابی مستی گذشته است
یک باغ شکفته در قبایش چه کنی
یک شیر نشسته در صدایش چه کنی
گیرم که از او قبا ربودی و صدا
با خون که چکیده در قفایش چه کنی؟
منصور اوجی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر