لیلی پروردۀ جامعه ای است که دلبستگی و تعلق خاطر را مقدمه انحرافی می پندارد که نتیجه اش سقوط حتمی است در درکات وحشت انگیز فحشا؛ و به دلالت همین اعتقاد همۀ قدرت قبیله مصرف این است که آب وآتش را -و به عبارتی رساتر آتش و پنبه را - از یکدیگر جدا نگه دارند تا با تمهید مقدمات گناه، آدمیزادۀ طبعاً ظلوم و جهول در خسران ابدی نیفتد.
و اما،
در دیار شیرین منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست. پسران و دختران با هم می نشینند و با هم به گردش می روند و با هم به گردش و شکار می روند و با هم در جشنها و میهمانیها شرکت می کنند. و عجبا که در عین آزادیِ معاشرت شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است، که به جای ترس از پدر و بیم بد گویان محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قائلند.
سیمای دو زن: شیرین و لیلی در خمسه نظامی گنجوی به کوشش علی اکبر سعیدی سیرجانی ص 11،12،13 به اختصار.
۱۳۸۶ خرداد ۱۵, سهشنبه
سیمای دو زن
ارسال شده توسط
Shrabdar
در
۱۱:۳۹
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر